سوت یک لکوموتیو
فریاد یک هواپیما
که کنده میشود از زمین
عذابت را میشکافد
چون زندگی هنوز میتپد در تو
مانند قلب یک پرنده مهاجر
کارخانههای مدرن
حومههایی با درهای زرهدار
آسمانی از گرانیت سیاه
روی بامهای ممنوع
آیا اینجا به من بگو
میراث اشتیاق قدیمی توست
پس دنبالهی ستارهی تازهات را بگیر
به سوی ساحل الماس
آنجا که پیش از این
به هیجان میآمد جوانیات
کاش روی این جزیره دوباره میرویید
جنگل انبوه اشتیاق تو