به جای آنکه شبی از غم فراق بمیرم
مرا بخوان که من از فرط اشتیاق بمیرم
تو را صدا زدم ای عشق لحظه لحظهی عمرم
تو هم بخواه که من بر همین سیاق بمیرم
اگرچه من به نهانخانهی تو راه ندارم
خدا کند که شبی زیر این رواق بمیرم
دلت خزانهی عشق است پس دریغ مدارم
که از نگاه تو در حال ارتزاق بمیرم
منی که حاشیهای بر کتاب عشق سرودم
سعادتیست که در متن اتفاق بمیرم